intro › Forums › New Testing Forum › چشمانداز وضعیت مد در 2024: در جستجوی رشد و.
Tagged: 24
This topic contains 0 replies, has 1 voice, and was last updated by Jerald Makinson 3 months ago.
-
AuthorPosts
-
February 1, 2024 at 4:07 pm #289164
مهارت های کلیدی مشاور مدیریت
مهارت های ضروری مورد نیاز یک مشاور مدیریت عبارتند از:
• دانش کافی و تخصص لازم در کسب و کار
• آگاهی تجاری و درک محیط های تجاری
• مهارت حل مسئله و تفکر انتقادی
• مهارت برنامه ریزی استراتژیک
• مهارت تحلیل و پژوهش
• مهارت روابط بین فردی و ایجاد ارتباط موثر با افراد در تمام سطوح سازمان
• مهارت مدیریت زمان، ضربالاجلها، برنامهها و سایر الزامات پروژه
• مهارت کنترل استرس، توان مقابله با چالش ها و کارکردن تحت فشار
• مهارت کار گروهی و داشتن روحیه همکاری تیمی
• مهارت تهیه و ارائه گزارش به مدیران
• مهارت گوش دادن و داشتن روحیه پرسشگری
• خلاقیت و نوآوری
• انعطاف پذیری
• و ….مشاوره برندینگ مدیریت یک حرفه پویا و چند وجهی است که نقش مهمی در کمک به سازمان ها برای عبور از پیچیدگی های کسب و کار ایفا می کند.
مشاور مدیریت راهنمایی های تخصصی به سازمان ها در صنایع و بخش های مختلف ارائه می دهد و به آنها در حل مشکلات پیچیده تجاری، بهبود کارایی عملیاتی، اجرای طرحهای استراتژیک و دستیابی به رشد پایدار یاری می رساند. خدمات ارائه شده توسط مشاوران مدیریت طیف وسیعی از حوزه ها، شامل تدوین استراتژی و طراحی سازمانی گرفته تا اجرای فناوری و مدیریت تغییر را در بر می گیرد.امروز بیش از هر زمان دیگری به تحلیلهای درست نیازمندیم. بهعنوان مثال فقط کافی است نگاهی به تغییرات اجتماعی و سیاسی در چند سال اخیر در سطح داخلی و خارجی و تأثیر آنها بر شرکت و کسبوکار دیگران و خودتان بیندازید؛ مسائلی از قبیل نوسان قیمت نفت و انرژی، مناسبات جدید سیاسی و اقتصادی، جنگها و نزاعهای منطقهای، فناوریهای جدید مبتنی بر وب، تکامل و تحول شبکههای اجتماعی، رفتارها و علاقهمندیهای نسل جوا و ظهور کسبوکارهای جدید.
قطعاً سازمانها و شرکتهایی در این محیط کسبوکار باقی میمانند و رشد خواهند کرد که آمادگی، شناخت، تحلیل و مشاوره برندینگ پاسخگوییِ در خورد به این تغییرات را داشته باشند. در واقع واحد بازاریابی خوراک و ورودی اولیه را برای مباحث مربوط به تحلیل و برنامهریزی استراتژیک فراهم میکند و نقش کلیدی در تصمیمگیریها دارد.
خوشبختانه چند سالی است که سازمانهای ایرانی نیز نگاهشان به واحد بازاریابی از نگاه صرف به واحد اجرای عملیات فروش و توزیع و ترفیع فراتر رفته است. کشف بهموقع فرصتها، تهدیدها و مسائل راهبُردی بسیار تعیینکننده است. در گذشته نهچندان دور این وظیفه تنها بر عهده واحد برنامهریزی استراتژیک سازمانها یا مدیریت بالادستیِ شرکتها بود؛ اما در گذر زمان متفکران مدیریت به این نتیجه رسیدهاند که هیچ واحدی مانند واحد بازاریابیِ سازمان به اطلاعات، مشتریان، رقبا، روندهای محیطی و مانند اینها دسترسیِ کاملی ندارد؛ همانطور که پروفسور آکر بیان میکند، واحد بازاریابی محرک اولیه تحلیل استراتژیک است. 1
در مسیر درست هم که باشید، اگر در جا بزنید، زیر گرفته میشوید! اکنون تقریباً تمامی بازارها را باید پویا دانست. در زمانهای به سر میبریم که به علت سرعت زیاد تغییرات بازارها بیثبات و پیشبینی این تغییرات و روندها بسیار سخت شده است. در سازمانهای غیرخصوصی-که در تمام جوامع پیچیدگیهای خاص خودشان را دارند و مقایسه عملکرد و رفتار آنها با بخش خصوصی اصلا صحیح نیست- مفهوم بازار هنوز نسبت به فضای شرکتها و کسبوکارهای خصوصی از تکامل کمتری برخوردار است و خیلی با مفهوم پیچیده و متغیری روبرو نیستیم. در نتیجه شرکتها باید بتوانند استراتژیها را با شرایط مطابقت دهند تا مرتبط بمانند. در چنین شرایطی توجه مشتری به کدام پیشنهادها جلب میشود و درنهایت کدام را انتخاب خواهد کرد؟
سازمانهایی در این محیط رقابتی و در حال تغییر، باقی میمانند و رشد خواهند کرد که آمادگی شناخت، تحلیل و پاسخگویی به این تغییرات را داشته باشند؛ بنابراین کشف بهموقع فرصتها و تهدیدها بسیار مهم است. زمانه دشوار اما هیجانانگیزی است؛ پر از فرصت و تهدید!
از طرفی امروزه محصولات و پیشنهادهای بسیار متنوع با سرعتی باورنکردنی بهآسانی در اختیار مشتریان قرار میگیرد و حق انتخاب مشتری را افزایش میدهد. اما، در مجموعههایی که برای تابآوری و توسعه خود نیاز به تلاش مداوم دارند، بازار مفهوم رازآلودی است که هر دم، مختصات متفاوتی از قبل را بروز میدهد و مدیران باید بتوانند برای بقای خود تدبیر و ارزش مدیریتیِ جدیدی را خلق کنند.
هسته اصلی ویراست اخیرِ کتاب، توسعه کسبوکار، برند و استراتژیهای بازاریابیای است که به مزیت رقابتی بادوام منجر میشوند؛ کاری که با گذشت زمان دشوار و دشوارتر شده است. در بسیاری از بازارها رقبا در زمینۀ منافع کارکردی اساسی به تعادل و برابری رسیدهاند، بنابراین پیشگام بودن در نوآوری و محافظت از مشاوره برندینگ آن از هر زمان دیگری مهمتر شده است و تحقق آن مستلزم داشتن سازمان و سیستمی قوی است.
امروزه توسعه و پیادهسازی استراتژیها بسیار متفاوتتر از چند دهه پیش و هنگامی است که محیط کسبوکار پایدارتر و سادهتر بود. درواقع، واحد بازاریابی اطلاعات لازم برای برنامهریزی استراتژیک را فراهم میکند و نقش کلیدی در تصمیمگیریها دارد.»
شرکتها برای این که از عهدۀ چالشهای بازارهای پویا و پررقابت بربیایند به استراتژیهای مشتریمحور و خلاق نیاز دارند. دیوید آکر مدرک کارشناسی خود را از مدرسه مدیریت اسلون (MIT Sloan School of management) دریافت نموده. این مدرسه یکی از قویترین مدارس مدیریت دنیا بوده و جالب است که بدانید، ورود به دوره MBA آن فراتر از حدی که تصور مینمایید، دشوار است. او همچنین مدرک کارشناسی ارشد آمار و دکترای مدیریت کسب و کار خود را از دانشگاه استنفورد کسب نموده است، دانشگاهی که هماکنون دختر او یعنی جنیفر آکر، در آنجا به عنوان استاد بازاریابی تدریس مینماید. در نهایت، در سال 2015 به دلیل فعالیتهای فراوان در حوزه بازاریابی، به تالار مشاهیر انجمن بازاریابی آمریکا پیوست. شاید بد نباش مجدد تکرار کنیم با خودمان که: مشاوره برندینگ «در بین واحدهای مختلف سازمان هیچ واحدی مانند واحد بازاریابی به اطلاعات، مشتریان، رقبا، روندهای محیطی دسترسی ندارد. کتاب «مدیریت استراتژیک بازار» دیدگاهی مشتریمحور دارد و معتقد است تمام استراتژیها برای موفق بودن باید ارزش پیشنهادی معناداری برای مشتریان داشته باشند.
دیوید آکر، استاد مدیریت و حوزه بازاریابی اهل شهر فارگو ایالات متحده آمریکا بود. او استاد بازنشسته دانشگاه مدرسه کسبوکار هاس(Haas) بود که در بزرگی مدرسه هاس همین بس که طبق رتبهبندی Economist جزء بهترین مدارس کسب و کار دنیا قرار گرفته است. تلاشی که از ارائه مفاهیم کلیدی زیر پیروی کرده است:
1. تحلیل استراتژیک ساختاریافتهای متشکل از تحلیلهای تفصیلی مشتری، رقیب، بازار، محیط و تحلیل داخلی که به فهم پویاییهای بازار منجر میشود. مفاهیم تعهد، فرصتطلبی و انطباقپذیری استراتژیک و اینکه چگونه میتوانند و باید با هم ترکیب شوند.
4. رشد کسبوکار از طریق انرژیبخشی به کسبوکار، اهرم کردن کسبوکارها، خلق کسبوکارهای جدید و جهانی شدن. این تحلیلها با نمودار خلاصه جریان مجموعهای از سرفصلها که به آغاز شدن فرایند کمک میکنند و مجموعهای از برگههای برنامهریزی همراه شدهاند.
3. او در کتاب «مدیریت استراتژیک بازار» که توسط انتشارات آریانا قلم با ترجمه خوبِ احمد روستا و سیدرامین هاشمی ترجمه و منتشر شده است؛ در بخش اول به تحلیل استراتژیک بازار و در بخش دوم برای خلق، انطباق و پیادهسازی استراتژی مورد نیاز یک سازمان در بازار پیچیده و پویای روزمره تلاش کرده است. تعریفی از استراتژی کسبوکار که شامل گستره وسیع محصول – بازار، ارزش پیشنهادی، داراییها و شایستگیها و استراتژیهای حوزۀ کارکردی میشود. هر گزینه ریسکها و پاداشهای مربوط به خود را دارد و همگی باید بر روی میز تصمیمگیری قرار داشته باشند.
5. اغلب اوقات مفهوم استراتژی کسبوکار مبهم است و بهخوبی تعریف نمیشود که این مسئله موجب پراکندگی تمرکز و ارتباطات ضعیف میشود.
2. ایجاد بازاریابی مبتنی بر همافزایی در سازمانهای سیلویی که سیلوهای آن بر اساس محصولات یا کشورها تعریف شدهاند. این کتاب بر منظر مشتری و این واقعیت که هر استراتژی باید ارزش پیشنهادیای با معنی برای مشتری داشته باشد، تأکید دارد. مدیران اجرایی ارشد و متخصصان برنامهریزی که میخواهند دیدی کلی بر مسائل و روشهای روز مدیریت استراتژیک بازار داشته باشند. استراتژی بدون ارزش پیشنهادی متقاعدکننده، بازارمحور و موفق نمیشود باید داراییهای برندی توسعه یابند که از استراتژی کسبوکار پشتیبانی کنند.
6. تمامی سازمانها محصولات و بازارهای چندگانه دارند و ایجاد همکاری و ارتباطات به جای رقابت و منفرد بودن ابتکاری است که باید به کار گرفته شود.
مواجهه با بازارهای پویا نیازمند استراتژیهای مشتریمحور و خلاقیت است. این کتاب مسیری را نشان میدهد که طی آن تکانه و رکورد و ضربهپذیریِ گذشته شکسته شود و استراتژیها و پیشنهادهای خلاقانه ایجاد شوند
مخاطبان این کتاب مدیرانی هستند که به توسعۀ استراتژی در بازارهای پویا نیاز دارند یا مدیرانی که اخیراً به جایگاه مدیریت عمومی ارتقا یافتهاند یا کسانی که کسبوکارهای کوچک را اداره میکنند و میخواهند فرایندهای توسعه و پیادهسازی استراتژی خود را بهبود دهند. پایههای ارزش پیشنهادی و برندهای قوی. بازار را دست کم نگیرید. -
AuthorPosts
You must be logged in to reply to this topic.